در نظام حقوقی ایران، اسناد و قراردادها نقش بسیار کلیدی در تنظیم روابط مالی و معاملاتی میان اشخاص ایفا میکنند. در حوزه معاملات ملکی، دو اصطلاح پرکاربرد یعنی مبایعهنامه و قولنامه، اغلب بهاشتباه معادل یکدیگر در نظر گرفته میشوند؛ در حالی که از منظر فنی حقوقی، این دو سند تفاوتهای اساسی دارند که عدم درک صحیح آنها ممکن است موجب تضییع حقوق اشخاص و بروز اختلافات قضایی گردد. در این مقاله، با تحلیل کامل و تخصصی، به بررسی تفاوتها، کاربردها، آثار و جایگاه حقوقی هرکدام از این اسناد میپردازیم تا در زمان انجام معاملات، با آگاهی کامل و قانونی اقدام نمایید.
قولنامه در ادبیات حقوقی، قراردادی است که به موجب آن طرفین متعهد میشوند در آینده عقدی رسمی یا نهایی را با شرایط مشخص منعقد کنند. به بیان دقیقتر، قولنامه یک تعهد ابتدایی است، نه قرارداد نهایی. در این سند، طرفین معامله متعهد میشوند در تاریخ یا شرایطی معین، مبادرت به تنظیم قرارداد اصلی (مانند بیع قطعی) نمایند.
در بسیاری از موارد، قولنامه برای زمانی تنظیم میشود که برخی از شرایط معامله مانند دریافت استعلامهای شهرداری یا دارایی، دریافت تسهیلات بانکی، یا تکمیل مدارک مالکیت هنوز محقق نشدهاند. بنابراین، هدف از قولنامه ایجاد تعهد برای حفظ شرایط فعلی و انجام معامله در آیندهای نزدیک است. این سند معمولاً با مبلغی تحت عنوان بیعانه همراه است تا نوعی ضمانت اجرایی غیررسمی ایجاد شود.
خیر، قولنامه اصولاً سند عادی است مگر اینکه در دفاتر اسناد رسمی تنظیم شده باشد. اگرچه میتوان آن را در دادگاه به عنوان دلیل ارائه داد، اما اعتبار اثباتی آن نسبت به اسناد رسمی پایینتر است.
نکته حقوقی مهم: قولنامه فاقد کد رهگیری یا ثبت در سامانه رسمی معاملات املاک است؛ لذا اعتبار آن وابسته به نحوه نگارش، صحت امضای طرفین، و امکان اثبات آن نزد مراجع قضایی است.
مبایعهنامه، همانطور که از نام آن پیداست، برگرفته از واژه «بیع» به معنای فروش است. این سند در واقع بیانگر تحقق بیع است؛ یعنی توافقی که طی آن خریدار و فروشنده بهصورت رسمی توافق کردهاند که مال مشخصی در قبال مبلغ معین معامله شود. مبایعهنامه از نظر حقوقی بهمثابه قرارداد قطعی بیع محسوب میشود.
در مبایعهنامه:
همچنین در صورت تنظیم مبایعهنامه نزد دفاتر رسمی اسناد، این سند تبدیل به سند رسمی میشود که حتی میتواند مستقیماً برای صدور اجراییه و انتقال سند مورد استفاده قرار گیرد. این قدرت اجرایی تفاوت چشمگیری با قولنامه دارد که صرفاً یک تعهد غیررسمی تلقی میشود.
در ادامه، بهصورت تخصصی تفاوتهای این دو سند را بررسی میکنیم:
از دیدگاه قانونی، بله. قولنامه حتی اگر بهصورت دستی و بدون کد رهگیری نوشته شده باشد، مادامیکه:
اما باید توجه داشت که عدم ثبت در سامانه ثبت معاملات ملکی، باعث کاهش ضریب امنیت و اثبات آن در دعاوی حقوقی میشود. بنابراین توصیه میشود حتی قولنامهها نیز با حضور مشاور حقوقی یا تنظیمکننده مجرب نوشته شوند.
مطابق قانون مدنی ایران، قراردادهایی که شرایط اساسی صحت معاملات (موضوع ماده ۱۹۰ ق.م) را داشته باشند، از نظر قانون نافذ و الزامآورند. در این میان، مبایعهنامه بهعنوان قرارداد اصلی و قطعی، نسبت به قولنامه دارای اولویت است. دادگاهها نیز در صورت وجود تعارض، معمولاً سند قطعی (مبایعهنامه) را بر سند ابتدایی (قولنامه) مقدم میدانند.
فرض کنید شخصی با قولنامه ملکی را از فروشندهای خریداری کرده، اما هنوز مبایعهنامه رسمی تنظیم نشده است. حال، فروشنده همان ملک را با مبایعهنامه رسمی به شخص ثالثی میفروشد. در اینجا:
| وضعیت معامله | سند پیشنهادی |
|---|---|
| شرایط معامله هنوز کامل نشده | قولنامه |
| قصد قطعی انتقال و پرداخت وجود دارد | مبایعهنامه رسمی |
| نیاز به قدرت اجرایی و پیگیری حقوقی | مبایعهنامه با ثبت |
نتیجهگیری
قولنامه سندی برای آینده است و مبایعهنامه سندی برای اکنون. هر دو در جای خود معتبرند، اما استفاده نادرست از آنها میتواند زمینهساز اختلاف و حتی دعاوی حقوقی پیچیده شود. برای جلوگیری از چنین مسائلی همواره پیش از تنظیم هرگونه سند، حتی قولنامههای ساده، با یک وکیل یا مشاور حقوقی مشورت نمایید. زیرا عباراتی که شاید در ظاهر ساده بهنظر برسند، میتوانند در مقام اجرا تأثیرات حقوقی جدی ایجاد کنند.
تیم تحریریه
دیدگاه شما برای ما ارزشمند است