هر شخصی در طول زندگی خود به بهانههای مختلف قراردادهایی با دیگر اشخاص منعقد میکند. این قراردادها ممکن است کاری باشند یا ممکن است برای انجام کاری صورت پذیرند که اهداف الی و منفعت در آنها نقشی ندارد. به هر حال همان طور که قراردادها منعقد میشوند طبیعتاً اشخاصی که قرارداد را منعقد کردهاند روزی بخواهند آن را فسخ کنند و اثرهای قانونیاش را خنثی سازند. قراردادها را از چند طریق میتوان فسخ کرد. گاهی قرارداد از طریق تحقق شروطی که در خود قرارداد ذکر شده است خودبهخود فسخ میشود. گاهی هم قرارداد بر اثر تحقق شرایطی که در قانون آمده فسخ میشود این روش برای قراردادهای معین است و روش قبلی برای قراردادهای نامعین. در مواردی هم قرارداد با حکم دادگاه و به دلیل محقق نشدن و به انجام نرسیدن تعهدهایی که در قرارداد آمده فسخ میگردد. حال در این مطلب قصد داریم در مورد انواع روشهای فسخ قرارداد توضیحاتی را ارائه دهیم.
فهرست مطالب
فسخ چیست؟ و چه معنایی دارد؟
یکی از راههای انحلال قرارداد فسخ است. فسخ به این معنی است که قراردادی که قبلاً بر اساس قانون منعقد شده و از لحاظ قانونی با مشکل و ایرادی مواجه نیست با اراده و اختیار یکی از طرفین قرارداد یا هر دو طرف قرارداد به اتمام میرسد و دیگر اثر قانونی و حقوقی آن از بین میرود. این نکته از این جهت مهم است که وقتی قراردادی فسخ میشود اثرات حقوقی و قانونی آن تا زمان فسخ جاری و ساری است و طرفین ملزم به رعایت آن هستند و از زمانی هم که فسخ شد آثاری که به موجب قرارداد قبل از فسخ به بار آمده از بین نمیرود و به معنایی دیگر فسخ عطف بما سبق نمیشود. اما باطل شدن قرارداد زمانی رخ میدهد که قرارداد از ابتدا صحیح نبوده و از لحاظ قانونی به درستی منعقد نشده است. در چنین شرایطی نه تنها قرارداد منحل میشود و اثرات حقوقی و قانونیاش از بین میرود بلکه شرایطی که در اثر قرارداد از روز اول آن به وجود آمده است نیز باید از بین برود و به عبارتی باید شرایط طوری شود که به شکل شرایط قبل از انعقاد قرارداد برگردد. برای مثال الف و ب قراردادی منعقد میکنند و طبق آن الف باغ ب را میخرد و درختان آن را قطع میکند و به ساختمانسازی میپردازد و بعد از مدتی دادگاه حکم به باطل بودن قرارداد میدهد. در چنین شرایطی الف موظف است باغ به همان شرایطی برگرداند که قبل از انعقاد قرارداد داشت.
انواع روشهای فسخ قرارداد چیست؟
همان طور که در مقدمه نیز ذکر کردیم قرارداد به دلایل مختلفی میتواند فسخ یابد گاهی به اراده و اختیار طرفین و گاهی به دلایل قانونی یا به حکم دادگاه. حال در ادامه قصد داریم که فسخ به دلایل قانونی را توضیح دهیم.
انواع روشهای فسخ به دلایل قانونی کدامند؟
روشهای فسخ قرارداد به دلایل قانونی به طور کلی خیار فسخ یا حق فسخ نامیده میشود. در این روش به یکی از طرفین قرارداد یا به هر دو طرف یا به شخصی جز آنها که ثالث گفته میشود این اختیار داده میشود تا قرارداد را فسخ کند. فسخ یک عمل حقوقی است و در دسته ایقاعات قرار میگیرد و تفاوت آن با اقاله در این است که برای انجام حق فسخ نیازی به توافق و تراضی طرفین قرارداد نیست همین که شخصی حق فسخ داشته باشد و شرایط آن محقق شود میتواند از آن بهره بگیرد. اما اقاله نیاز به تراضی و توافق طرفین قرارداد دارد و اداره و اختیار هر دو طرف برای فسخ و انحلال قرارداد میبایست همزمان به منصه ظهور برسد. همچنین تصمیم فسخ کننده باید اعلام شود و چهره بیرونی و مادی بیابد، هر چند به آگاهی طرف معامله نرسد. فسخ قرار داد همانند سایر اعمال حقوق در موردی مؤثر است که اراده سالم باشد و از انسانی آگاه و هوشیار سر بزند. حال در ادامه به مهمترین خیارات یا حقهای فسخ قانونی اشاره خواهیم کرد.
۱- خیار مجلس
یکی از روشهای فسخ قرارداد به روش قانونی خیار مجلس است. این خیار مخصوص قرارداد بیع است و در شرایطی به انجام میرسد که فروشنده و خریدار قرارداد بیع را منعقد کردهاند و قرارداد از لحاظ قانونی قطعی شده است اما هنوز از مجلسی که قرارداد در آن منعقد شده خارج نشدهاند در چنین شرایطی طرفین میتوانند بدون هیچ دلیلی قرارداد را فسخ کند. به این مورد در ماده ۳۰۷ قانون مدنی اشاره شده است.
۲- خیار حیوان
در صورتی که مورد معامله حیوان باشد، مثلاً گوسفند، گاو یا شتر، خریدار تا سه روز بعد از انجام معامله میتواند معامله را منحل و فسخ نماید. توجه بفرمایید که این حق فسخ فقط برای خریدار است و در صورتی میتواند به انجام برسد که مورد معامله حیوان باشد. مثلاً اگر مورد معامله یک باب منزل مسکونی باشد از چنین خیاری نمیتوان استفاده کرد.
۳- خیار شرط
گاهی در عقد بیع و جزو شروط ضمن عقد به یکی از طرفین قرارداد یا هر دو طرف و یا حتی به شخصی جزو طرفین قرارداد یعنی ثالث این اختیار داده میشود که در مدت معینی بتوانند قرارداد را فسخ کنند و آن را منحل نمایند. به چنین حقی خیار شرط گفته میشود. نکته مهم این است که خیار شرط حتماً مدت زمان مشخص داشته باشد و اگر مدت زمان آن معین و مشخص نباشد هم شرط باطل است و هم باعث میشود که قراراداد اصلی که شرط فسخ ضمن آن آمده است هم باطل شود.
۴- خیار تأخیر ثمن
هر گاه آنچه که فروشند به خریدار میفروشد مشخص و معین باشد که به آن عین معین گفته میشود و برای پرداخت پول از جانب خریدار (تأدیه ثمن) یا تحویل آنچه فروخته شده است از جانب فروشنده (تسلیم مبیع) زمانی مشخص نشده باشد و سه روز از تاریخ عقد بیع گذشته باشد و در مدت این سه روز نه فروشنده آنچه را فروخته است تحویل خریدار نماید و نه خریدار پول آنچه را که خریده به فروشنده بدهد، فروشنده اختیار خواهد داشت که معامله و قرارداد را فسخ نماید. این حق فسخ مخصوص عقد بیع است یعنی عقدی که طی آن یکی از طرفین کالایی میدهد و در ازایش از طرف دیگر وجه میگیرد اما برخی از حقوقدانان معتقدند این حق فسخ در مورد عقود معاوضی هم جاری است. منظور از عقود معاوضی قراردادهایی هستند که طرفین در ازای چیزی که میدهند چیز دیگری تحویل میگیرند.
۵- خیار رؤیت و تخلف وصف
این خیار زمانی جاری و ساری است که شخصی بدون آنکه مالی را دیده باشد به توصیفهای فروشنده از مال اعتماد میکند و آن را میخرد و قرارداد را منعقد میکند. در صورتی که خریدار مال را دریافت دارد و مال شرایط و توصیفات مندرج در قرارداد را نداشته باشد این حق را خواهد داشت که قرارداد را فسخ کند یا اینکه آن را همان طور که هست بپذیرد.
۶- خیار غبن
زمانی که در یک قرارداد یکی از طرفین ضرر و زیان و خسارت زیادی ببیند که در اصطلاح حقوقی به آن غبن (بهم خوردن تعادل ارزش عوضین به صورت چشمگیر و فاحش) گفته میشود، طرفی که دچار غبن شده بعد از اطلاع از غبن میتواند معامله را فسخ کند. البته باید توجه داشت که طرف مغبون پس از اینکه از غبن خود مطلع شد تا مدت زمان مشخص که عرف آن را تعیین میکند و بسته به نوع مال و قرارداد میتواند باشد، میتواند از حق فسخ خود بر اساس خیار غبن استفاده کند و اگر مدت زمان مشخص سپری شود به منزله قبول معامله خواهد بود.
۷- خیار عیب
اگر بعد از معامله مشخص شود که انچه فروخته شده یا مورد معامله قرار گرفته است عیبی دارد که در هنگام معامله مشخص نبوده یا از جانب فروشنده بدان اشاره نشده است مشتری میتواند معامله را فسخ کند یا مبیع را همان طور که هست بپذیرد یا اینکه اقدام به اخذ ارش کند. ارش به میزان ما به تفاوت کالای صحیح و معیوب گفته میشود.
۸- خیار تدلیس
اگر فروشنده در طی معامله موجب فریب و گمراهی خریدار شده باشد و در اصطلاح حقوقی تدلیس کرده باشد، مشتری و خریدار حق این را خواهد داشت که معامله را فسخ نماید و قرارداد را منحل کند. مثلاً شخصی در هنگام خواستگاری خود را شخصی با تحصیلات دانشگاهی معرفی نماید اما بعد از عقد معلوم شود که فرد اصلاً دانشگاه نرفته است. در چنین شرایطی طرف دیگر عقد نکاح میتواند با استناد به تدلیس عقد را فسخ نماید و از حق فسخ تدلیس خود بهره ببرد.
لازم به ذکر که در میان این دسته بندی دو خیار دیگر نیز وجود دارد یعنی خیار تبعض صفقه و خیار تخلف شرط که به دلیل پیچیدگی و ظرافتی که دارند در مطلبی جداگانه به توضیح آنها خواهیم پرداخت.
خیارات قراردادی
گاهی طرفین یک قرارداد در خود قرارداد حق فسخ را به صورت شرط میشوند و مشخص میکنند که اگر شرایطی محقق شود طرفین قرارداد یا یکی از آنها حق فسخ معامله را خواهد داشت. حال به انواع خیارات قراردادی خواهیم پرداخت.
۱- شرط خیار یا خیار شرط یا خیار فسخ
گاهی طرفین یک قرارداد با یکدیگر توافق میکنند و شرطی ضمن عقد میآورند و برای خود و طرف دیگر قرارداد حق فسخ به وجود میآورند. در این زمینه توجه به ماده ۳۹۹ قانون مدنی جمهوری اسلامی ایران لازم است. این ماده اذعان دارد که: «در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معین برای بایع یا مشتری یا هر دو یا شخص خارجی اختیار فسخ معامله باشد.» پس بر اساس این شرط طرفین به یکدیگر اجازه میدهند که تا مدت معینی هر کدام اراده کردند قرارداد را فسخ کنند. البته این مدت زمان حتماً باید معین باشد و نمیتوان مدت زمان نامشخص و مبهم تعیین کرد در غیر این صورت هم قرارداد اصلی و شرط باطل خواهد بود. به چنین شروطی که هم خودشان باطلاند و هم باعث باطل شدن قرارداد اصلی میشوند شرط باطل و مبطل (باطل کننده) گفته میشود.
۲- بیع شرط یا معامله با حق استرداد
ممکن است در عقد بیع شرط شود که هرگاه فروشنده در مدت معینی تمام یا قسمتی از ثمن را به خریدار بازگرداند حق دارد به طور کلی یا به اندازه ثمن پس داده شده معامله را فسخ کند.احکام مربوط به بیع شرط در ماده ۴۵۸ به بعد قانون مدنی آمده است. این ماده اذعان دارد که: «در عقد بیع. متعاملین میتوانند شرط نمایند که هرگاه بایع در مدت معینی تمام مثل ثمن را به مشتری رد کند خیار فسخ معامله را نسبت به تمام مبیع داشته باشد و همچنین می توانند شرط کنند که هرگاه بعض مثل ثمن را رد کرد خیار فسخ معامله را نسبت به تمام یا بعض مبیع داشته باشد در هر حال حق خیار تابع قرارداد متعاملین خواهد بود و هرگاه نسبت به ثمن قید تمام یا بعض نشده باشد خیار ثابت نخواهد بود مگر با رد تمام ثمن.»
در این مطلب سعی شد که انواع روشهای فسخ قرارداد ذکر و توضیح داده شود. روشهای فسخ قرارداد پیچیدگیها و ظرافتهای قانونی مخصوص به خود را دارند برای همین حتماً لازم است برای بهره گیری از آنها به وکیل قراردادها مراجعه کنید و از دانش و تخصص آنها بهره ببرید.